روایت من از اتاق درمان:
در روانکاوی، بهویژه در دیدگاههای وینیکات و فیلیپس، درمانگر بهعنوان فردی فعال در فرآیند کشف ناخودآگاه بیمار شناخته میشود. وینیکات بر اهمیت مراقبت و صبر در درمان تأکید دارد و معتقد است که درمانگر باید قادر باشد تعارضهای بیمار را در خود جای دهد و منتظشر بماند تا این تعارضها بهطور طبیعی در بیمار حل شوند. این فرآیند، نهتنها بهدنبال بهبودی فوری نیست، بلکه به بیمار اجازه میدهد تا خود را کشف کند و توانایی غافلگیرکردن خود را پیدا کند. در این فرآیند، رابطه انتقالی بین بیمار و درمانگر نقش کلیدی ایفا میکند. آنچه در ناخودآگاه بیمار سرگردان است، از طریق این رابطه به سطح آگاهی میآید. در واقع، بیمار در تعامل با درمانگر میتواند احساسات و تعارضهای خود را تجربه کند و با بازتابهایی که از درمانگر دریافت میکند، به درک بهتری از خود برسد. فیلیپس نیز به اهمیت ریسک در روانکاوی اشاره میکند. بهویژه او بر این باور است که روانکاوی تنها میتواند بیمار را در معرض ریسک کشف خواستهها و احساساتش قرار دهد. این ریسک، تنها راه به درون ناشناختهها و مواجهه با خود واقعی است. از دید او، فرآیند درمان بهعنوان یک سفر به سمت کشف و تجربه اصالت عمل میکند و در این مسیر، رابطه با درمانگر همانند یک فضای امن برای رشد و خودشناسی است. در نهایت، در این دیدگاهها، روانکاوی بهعنوان یک فرآیند پویا و تعاملمحور شناخته میشود که در آن درمانگر نهتنها بهدنبال درمان فوری بیمار نیست، بلکه او را در مسیر کشف خود و ایجاد ارتباطات عمیقتر با ابژهها و دنیای درونیاش هدایت میکند.
روان درمانی بزرگسال
روان درمانی کودک و نوجوان